عاشقتم
یه وقتایی باید روی یه کاغذ بنویسی" تعطیل" است و بچسبونی پشت شیشه افکاری که ناراحتت میکنن باید به خودت استراحت بدی،دراز بکشی دستهات رو زیر سرت بذاری،به آسمون خیره بشی و بیخیال سوت بزنی و در دلـت بخنــدی به تمام افـکاری که پشت شیشه ی ذهنت صف کشیدن اون وقت با خودت بگی بذار منتـظـر بمونن…
"عمر"
دیروز، امروز، فردا
عمر
حکایت همین سه روز است
دیروز
آمد و رفت
فردا
همواره مجهول است
با این حساب
عمر
فقط یک روز است
و آن هم
همین امروز است
قالب وبلاگ :: :: کدهای جاوا |